دیروز اینترنت قطع بود و نشد چیزی بذارم
دیروز غروب بعد از مدتها تحمل سختی و غصه عشقولیمو دیدم وای که چقد خوشحال شدم اما خب محسنم سرما خورده بود منم ناراحن شدم براش اب پرتقالی که قول داده بودم خریدم
خب مهتابه و قولش دیده
محسن بخدا خیلی دوستت دارم وااااااااااااااااااااااااااااااای خدا چقد محسن من نازه چقد من دوسش میدارم
از ذوقم دیه تدم
کاش زود زود رسما و شرعا برا همدیگه بشیم
مثل همیشه خدایا واسه همه چی ازت ممنونم همیشه هوای ما و همه عاشقای مثل مارو داشته باش
دوستت دارم خدای من