که یهویه مازراتی جلوی پاشون ترمز کرد . . .
دختره به پسر گفت :
خوش گذشت اما من همیشه نمیتونم پیاده راه برم .... کار نداری؟!! بای ...!
دختره نشست تو ماشین
راننده بهش گفت : خانوم ببخشید میشه پیاده بشی؟ ... من راننده این اقا هستم !!!!
سلام کمتر از دوهفته دیگه کنگره چهادهم برگزار میشه:
فقط چند کلام حرف...
امسال هر چند کنگره بین المللی هست و بنا به ضرورت باید سطح بالایی داشته باشه اما تا به امروز هیچ گونه از کارهای اطلاع رسانی این کنگره به درستی انجام نگرفته! فقط کافی هست شما یه سر به سایت کنگره بزنید تا متوجه بشید من چی میگم! اولا که هیچگونه اطلاع رسانی در مورد کارگاههای داوری انجام نشد ثانیا اسم افرادی که مقالاتشون پذیرفته شده بود رو دیر اعلام کردن ثالثا نحوه ی اطلاع رسانی در مورد پوستر یا سخنرانی بودن موضوع بسیار بسیار بد بود...
دیگه این که هیچ گونه اطلاع رسانی توی سایت در مورد پایان مهلت واریز مبلغ انجام نشده و حتی کوچکترین عکس و یا اطلاعیه ای در مورد مکان اسکان و برگزاری انجام نشده و اگه دوستان دقت کرده باشن این سایت به مدت دوماه( مرداد و شهریور) به روز رسانی نمی شد و الان هم همه ی اطلاعیه ها به صورت خیلی خلاصه و بایه فونت بسیار بد رویسایت قرار می گیره
واما کمیته خودمون:
دوستان چند نفر از دانشگاه ما توی این کنگره مقالاتشون پذیرفته شده! چند نفر متقاضی شرکت کننده آزاد هستن! ایا دانشجویی هست که مقاله داره ولی تمایلی به شرکت کردن نداره! آیا امسال کمیته برای دانشجوها سرویس هماهنگ میکنه!
هرچند اطلاع رسانی مسئولین برگزاری این کنگره تا به امروز به بدترین نحو ممکن بوده ولی کمیته چی؟!....
پدرم که بازنشسته شد، مبلغی به عنوان بازخرید در ماههای مرداد و شهریور 84 پرداخت کردند و دیگر حقوق بازنشستگی ندادند تا اردیبهشت یا خرداد 85 و ما در آن ماهها از پساندازمان خرج می کردیم. آن موقع معاونت اجرای ریاست جمهوری ـ آقای سعیدلو ـ باید دستور پرداخت را میداد، اما ماهها پرداخت حقوق بازنشستگی به تعویق افتاد و در نهایت یک جا پرداخت کردند که پدرم تصمیم گرفت کل این مبلغ را به عنوان هدیه قبولی در دانشگاه تهران برای خرید یک پراید به من بدهد که این ماشین را تا اسفند 90 داشتم. مادرم میگفت اگر آنها پرداخت حقوق بازنشستگی را ماهها به تعویق نمیانداختند ما نمیتوانستیم برای تو یک پراید بخریم ، چون هیچ وقت چنین رقمی در حساب ما نبود. این هم شاید لطفی بود که دولت احمدینژاد در حق من کرد.
پرسپولیس با این برد به رده دوم جدول صعود کرد
پاورقی : اختصاصا دم سید جلال گرم
ایشالله امروز یحیی گل محمدی پرسپولیسی استقلال رو هم شکست میده همه با هم بگین ایشالله
می توانستم همه ی پیاده روها را قدم بزنم حتی می توانستم صدها برابر حجم ریه هایم نفس بکشم
و تنها چیزی که می خواستم این بود که زمان برای ساعاتی می ایستاد و آدمها برای ساعاتی سنگ می شدند بی صدا بی تحرک ...
فقط تو می ماندی و من و همه ی پیاده روهای شهر و دستهای در هم و شانه های با هم
برای ساعاتی در شبهای مهتابی پاییزی
نرم افزار پیامکده مجموعه ایست از هزاران پیامک آماده برای ارسال از طریق تلفن همراه
ما در این نرم افزار به صورت کاملا تفکیک شده هزارن پیامک را برای ارسال از طریق تلفن همراه آماده کرده ایم تا هیچگاه بدون پیامک نمانید، پیامک هایی برای تبریک به دیگران و...
داره يه چيزي مي خارونه!!بعد ميري روبرو اينه!!يهو اينو پشت كلت مي بيني!!!!
اولين كاري كه اون لحظه انجام ميدی چیه؟ :دی
تعداد صفحات : 9